سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم آنچه بیش از خوراک روزانه‏ات کسب نمودى در آن گنجور جز خود بودى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 
داغ کن - کلوب دات کام

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :4
کل بازدید :10659
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/2/7
4:35 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
حسن میرزائی[29]
خوش برخورد و مودب شوخ در عین حال جدی مذهبی

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
.: شهر عشق :. ساحل


شاعر:=


هوشنگ ابتهاج=


نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی… ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت